دکترمراد عنادی؛ مدیرعامل مؤسسه جامجم، پژوهشگر و نویسنده کتاب «فرمانروایان الموت» است که چاپ دوم آن در نمایشگاه کتاب امسال و در غرفه نشر پردازش عرضه میشود. او در گفتوگو با خبرنگار ما درباره سریال الحشاشین معتقد است، این مجموعه که در جهان عرب طی ماه رمضان پخش شد، تلاش داشته است ریشه داعش یا رادیکالیسم سلفی را به نزاریان الموت و حسن صباح بهویژه برگرداند. همچنین در پروژه الحشاشین سعی کردهاند افسانهها را نیز وارد سریال کنند، مثلا داستان سه یار دبستانی یعنی خواجه نظامالملک، حسن صباح و خیام که نخستینبار از سوی رشیدالدین فضلا... مطرح شد بعدها در دیباچه ترجمه انگلیسی رباعیات خیام توسط ادوارد فیتزجرالد یادآوری گردید. ولی بهگفته خاورشناس و استاد تاریخ، مارشال هاجسن: انگار آن را بعدها خود نزاریها ساخته و پرداختهاند.عنادی که مطالعات مختلفی درباره حسن صباح داشته، میگوید: شماری از پژوهشگران اعتقاد دارند او متولد ایران بوده و درست است که اجدادش یمنی بودهاند اما از آنجا که یمن از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی به بعد در گستره ایران فرهنگی بوده، صباح بهدنبال استقلال ایران و حفظش بوده بهویژه یکی از شعارهاش در انتقاد از امپراتوری سلجوقی بر این مبناست که چرا با این همه قدرت و گستردگی باید سلجوقیان بهدنبال تاییدیه گرفتن از خلافت عباسیانی باشند که نیرو و عده خاصی ندارند!
این کارشناس رسانه با بیان اینکه پرداختن به حسن صباح بهدلیل شخصیت رازآلود و کاریزماتیکش برای مخاطبان خودبهخود جذاب است، میافزاید: این ساخته مصریها بحثهایی را برانگیخته، مثلا روایتی هدف سریال را به ضدیت با اخوان ارجاع میدهد و روایتی بر ضدیت با شیعه ارائه میکند. به نظر میرسد الحشاشین جای بررسی و نقد بسیاری دارد، ولی بهتر است در کشور خودمان سرمایهگذاری واقعبینانهای انجام بگیرد و درباره صباح یک سریال دقیق و هماهنگ با واقعیتهای موجود ساخته شود. فضاها، تصاویر و لوکیشنهای سریال هیچکدام در ایران و مربوط به ایران و فرهنگش نیست و همه و همه در کشوری عربی و عربزبان است. وی با تأکید بر اینکه بعدها جریان اسماعیلیه با صوفیگری و دراویش ترکیب و ادغام میشود تا زمان قاجار که بخشی از آنها به هند مهاجرت میکنند و آنجاست که میان آنها و انگلستان پیوندهایی برقرار میشود، میگوید: اسماعیلیه کنونی (بهویژه آقاخانیه) با آن اسماعیلیه تاریخی شاید از نظر نوستالژی و اسطورهای به کیش حسن صباح وفاداریهایی داشته باشند وگرنه کلا چنین به نظر میرسد که سبک زندگی و شیوه تفکرشان کاملا عوض شده و از ماکت حسن صباح فقط بهدنبال بهرهبرداری تاریخی و اعتباری برای خودشان هستند. اسماعیلیه فعلی خیلی حساسیتهای مذهبی ندارد که همکاری با آنها را برنتابد. تساهل در نگاهشان موج میزند و به آن اصول سخت و سفت که صباح داشته، رویکرد و گرایشی ندارند. خود صباح براساس اسناد تاریخی، شخص بسیار معتقد و متشرعی بوده تا جایی که حتی با پسرانش بهخاطر گناه یا کار غیرشرعی برخورد شدید کرده یا دخترانش که امورات زندگیشان را با نخریسی و دوکریسی اداره میکردند و در کل زندگی بسیار سادهای در پیش گرفته بودند و مقررات شریعت را بهشدت رعایت میکردند. افزون بر این، فقر منابع مکتوب و دسترس نبودن منشور حسن صباح در مجموع رهبران جدیدشان را به تفسیر به رای گرایش داده و فرمانهای مندرآوردی که حتی خیلی از نگره و تفکر حسن صباح فاصله دارد.